هر شب تنهایی

بر سنگ مزارم ننویسید که او تنها بود بنویسید بهترین دوست تنهایی بود

الان شبه شنبه

روزها به سختی در حال سپری شدن هستن ، منم دارم سپری می کنم. مثل روز، مثل شب، مثل همه آدمهای دیگه، دنبال بقیه آدمها دارم میرم.

دیشب حالم خیلی بد بود. الان بهترم. روز خوبی نداشتم. همه هست های زندگیم، همه چیزهایی که دور و برم رو گرفتن به نظرم مسخره میاد. دیگه دارم به جنون میرسم. اگه همین روزا دست خودمو نگیرم بد جوری وا میدم...........

باید به این فکر کنم که همه چیز خوب داره پیش میره، خیلی عادی ، چیزی برای متفاوت بودن وجود نداره ، آدمها همه خوبن ، خودمم سرشارم از احساس...

بسه دیگه ....... اَه

همش دلخوشکنک، همش تظاهر..........

با خودتم رو راست نیستی بزدل...... عرضه نداری با خودتم رو راست باشی و تو این شرایطی که هستی خودتو جمع و جور کنی.

گمشو بخواب که حالم ازت بهم میخوره.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت19:34توسط H.kH | |